دکتر حسابی به همراه انیشتین
زندگی
پدرش (سید عباس معزالسلطنه) و مادرش (گوهرشاد حسابی) هر دو اهل تفرش بودند. او چهار سال اول دوران کودکیاش را در تهران سپری نمود. سپس به همراه والدین و برادرش عازم شامات شد. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت با تنگدستی و مرارتهای دوری از میهن، در مدرسه کشیشهای فرانسوی آغاز کرد. در همان زمان تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی را نزد مادرش فرا میگرفت. او قرآن و دیوان حافظ را از حفظ میدانست. او همچنین بر کتب بوستان، گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی و منشات قائم مقام فراهانی اشراف کامل داشت. محمود حسابی در ۱۲ شهریور سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو درگذشت. آرامگاه (خانوادگی) وی در شهر تفرش قرار دارد.
شروع تحصیلات متوسطه او مصادف با آغاز جنگ جهانی اول و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو به مدت دو سال در منزل به تحصیل پرداخت. پس از آن در کالج آمریکایی بیروت به تحصیلات خود ادامه داد. در سن هفده سالگی لیسانس ادبیات، و در سن نوزده سالگی لیسانس بیولوژی
تحصیلات
را اخذ نمود. پس از آن در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فرانسوی مهندسی در بیروت فارغ التحصیل شد. در آن دوران با اشتغال در نقشه کشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده کمک میکرد. او همچنین در رشتههای پزشکی، ریاضیات و ستاره شناسی به تحصیلات دانشگاهی پرداخت.
حسابی در دانشگاه سوربن فرانسه، در رشتهٔ فیزیک به تحصیل و تحقیق پرداخت. در سال ۱۹۲۷ میلادی در سن بیست و پنج سالگی دانشنامه دکترای فیزیک خود را، با ارائهٔ رسالهای تحت عنوان «حساسیت سلولهای فتوالکتریک»، با درجه عالی دریافت نمود.
فعالیت های شغلی و اچتماعی
او همزمان با تحصیل در رشته معدن، در راه آهن برقی فرانسه نیز کار میکرد. پس از فارغ التحصیل شدن در رشته معدن، در معادن آهن شمال فرانسه و معادن زغال سنگ ایالت «سار» به کار مشغول شد.
وی با وجود امکان ادامه تحقیقات در خارج از کشور، به ایران بازگشت و به پایه گزاری علوم نوین و تاسیس دارالمعلمین و دانشسرای عالی، دانشکدههای فنی و علوم دانشگاه تهران، نگارش دهها کتاب و جزوه و راه اندازی و پایه گزاری فیزیک و مهندسی نوین پرداخت.
وی همچنین در کابینه محمد مصدق، وزیر فرهنگ بود.
کلیات طرح تاسیس دانشگاه تهران از سال 1307 توسط محمود حسابی به وزیر فرهنگ وقت آقای حکمت پیشنهاد شد. طرح تفصیلی تاسیس دانشگاه تهران نیز در سال 1310 تهیه و به وزیر فرهنگ تقدیم شد و با تلاشهای دکتر حسابی و مذاکرات وی با نمایندگان مجلس، این طرح در سال 1312 به مجلس شورای ملی رفت و در سال 1313 از تصویب مجلس گذشت.[۳]
مهدی خزعلی به هنگام نقل خاطره دیدارش از دکتر حسابی چنین نقل میکند: وقتی خواستم دانشگاه تهران را تاسیس کنم با وساطت یکی از دوستان وقت ملاقاتی از وزیر معارف وقت گرفتم، پس از توضیح طرح، وزیر معارف از من پرسید: «دانشگاه بسازید که چه بشود؟» و من عرض کردم: «دکتر و مهندسها که برای تحصیل به فرنگ میروند را در مملکت خودمان تربیت کنیم.» و او پاسخ داد: «تربیت دکتر و مهندس برای ما صد سال زود است.»
متاثر از کوته فکری وزیر معارف و ناامید از انجام رسالتی که بر دوش داشتم از دفتر وزیر خارج شدم، رفیق شفیق که آزردگی مرا دید برای تسلی خاطر گفت من می توانم از اعلیحضرت (رضا شاه) برایت وقت ملاقات بگیرم مشروط به اینکه وزیر معارف نفهمد که من این وساطت را انجام داده ام! وقت ملاقات با رضا شاه تعیین شد، برای او طرح تاسیس دانشگاه تهران را شرح دادم، و شاه پرسید «که چه شود؟» عرض کردم، به جای آنکه جوانان ما به فرنگ بروند در مملکت خودمان دکتر و مهندس آموزش دهیم و رضا شاه باز پرسید «که چه شود؟» و عرض کردم: «این جادهها و راه آهن را آلمانها میسازند مهندسین خودمان بسازند و ...» شاه بسیار استقبال کرد و گفت بروید طرحتان را بنویسید به مجلس میگویم رای بدهد! و من از همان شب شروع به نگارش طرح دانشگاه کردم.
فردای آن روز از دربار به در خانهام آمدند، تعجب کردم که با من چه کار دارند، دیدم یکصد هزار تومان پول فرستادهاند که اعلیحضرت فرمودهاند، کارتان را شروع کنید و طرح تان را نیز بنویسید. و این همان مبلغ خرید زمین دانشگاه تهران است و کار ساخت و ساز همزمان با نوشتن طرح آغاز شد.
موسیقی
حسابی با شعر و موسیقی سنتی ایران و موسیقی کلاسیک غرب به خوبی آشنا بود. وی با کمک تنی چند از دانشجویان خود در دانشسرای عالی توانست تغییراتی در کاسه تار (ساز ایرانی) ایجاد نماید.
وی در چند رشته ورزشی نیز موفقیتهایی کسب کرد، از جمله کسب مدرک نجات غریق در رشته شنا در دوران نوجوانی. کوه پیمایی و راه پیمایی از ورزش های مورد علاقه ایشان بود.از ورزش های مورد علاقه وی فوتبال،دوچرخه سواری،دوی استقامت،چوب پا،دشت نوردی و... بود.
به دریافت بالاترین نشان فرانسه لژیون دونور نائل گردید.
حراج منزل و موزه
بنا به گفته ایرج حسابی، پروفسور حسابی چند سال قبل از فوت وامی به مبلغ ۴۸ میلیون تومان به جهت انجام فعالیتهای تحقیقاتی از یکی از بانکها دریافت نمود و منزل خود را به رهن بانک در آورد. پس از چندی وی درگذشت و موفق به بازگرداندن مبلغ نشد و در سال ۱۳۸۸ مبلغ وام با احتساب بهره اش بر ۵ میلیارد تومان بالغ گردیدهاست و بانک بر درب منزل دکتر حسابی که موزه نیز در آن واقع است آگهی حراج نصب نمود.
برای دیدن ادامه ی مطالب {خلاصه ی مطالب }و {مطالب جدیدتر } به ادامه ی مطلب مراجعه کنید
ادامه مطلب ...
رنگین کمان
رنگین کمان» (به فارسی افغانستان: کمان رستم) (قوس و قزح) پدیدهای است دیداری که در آن نور سفید خورشید در برخورد با قطر ههای آب موجود در جو به طیفی از نورهاشکسته شده و ما آنرادر آسمان به شکل قوسی مرکب از رنگهای قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش میبینیم. دلیل تشکیل رنگین کمان،تجزیه طیف های نوری در هنگام برخورد نور (آفتاب) با قطرات آب که ممکن است بصورت رطوبت به شکل ابر در هوا موجود باشند و یا بصورت باران در حال ریزش باشند است. قابلیت دیده شدن رنگین کمان وقتی قابلیت دیده شدن را دارد که باران ببارد و یا قطرات آب از هوا به زمین فرود آیند، در این شرایط شما باید بگونهای بایستید که نور در حال تابش پشت سر شما قرار داشته باشد و در زاویه دید مناسب باشید. اکثرا زمانی رنگین کمان قابل دیدن است که نیمی از آسمان تیره است و باران در حال باریدن است. همچنین رنگین کمان در مکان هایی که قطرات آب در هوا بسیارند نیز تشکیل میشوند مانند آبشار ها و ..
تاره شناس ایرانی قطب الدین شیرازی (فوت ۷۱۰ هجری قمری) یا شاگرد وی کمال الدین محمد فارسی نخستین کسی بود که توضیح علمی صحیح چگونگی تشکیل رنگین کمان را داد. وقتی نور به قطره آب تابیده میشود با دو بازتابشی که در قطره آب انجام میشود به بیرون تابش مییابد. با علم به اینکه زاویه شکست نور در آب 42 درجه است و طیف بازتابیده در محدوده زوایای 40 تا 42 درجه میباشد.این زاویه به بزرگی و کوچکی قطره آب ربطی ندارد اما به نوع قطره آب مرتبط است.زاویه ذکر شده برای قطرات باران است ولی برای قطرات آب دریا این زاویه متفاوت است
این منظره زیبا از شکستن نوری که از میان قطرات باران گذشته است، پدید میآید. در اینجا قطرات باران هر کدام نقش منشوری را دارند. که نور خورشید را تجزیه و بازتاب می کند و باعث تفکیک رنگها بصورت مرتب و شکل هندسی زیبایی میشوند.
میدانیم که نور سفید ترکیبی از هفت رنگ است که بوسیله منشور و ... تجزیه میشود، همان طوری که در منشور ، نوری که کمترین طول موج را دارد (بنفش) بیشتر منحرف میشود، لذا رنگ بنفش با حداکثر انحراف در پایین طیف قرار می گیرد و رنگ قرمز که بیشترین طول موج را دارد، در بالای کمان دیده میشود. ترتیب رنگها بصورت زیر است:
قرمز ، نارنجی ، زرد ، سبز ، آبی ، نیلی ، بنفش.
طیف به گونه ای می باشد که نمی توان مرز بین دو ناحیه رنگی را مشخص کرد. در ترتیب رنگی فوق ضریب شکست و زاویه انحراف رفته رفته زیادتر شده و طول موج بتدریج کاهش مییابد.
اغلب رنگین کمان موقعی دیده می شود که هم باران میبارد، و نیز از سوی دیگر خورشید میتابد و ما نیز بین این دو قرار گرفتهایم. یعنی خورشید باید از پشت سر ما بتابد و باران هم در جلوی روی ما ببارد. در این حالت نور خورشید از پشت سر ما به قطرات باران میرسد، این قطرات نور را تجزیه کرده و آنرا به شکل نوارهای رنگین درمیآورند (تجزیه نور).
برای وقوع این پدیده ، خورشید ، چشم ناظر و وسط قوس رنگین کمان باید هر سه در یک امتداد مستقیم قرار گرفته باشند. پس اگر خورشید در آسمان خیلی بالا باشد، هرگز چنین خط مستقیمی درست نمیشود، از اینرو رنگین کمان را تنها در صبح زود و یا موقع عصر میتوان دید.
نکته جالب توجه در مورد رنگین کمان این است که یک قطبشگر آن را نامرئی میکند. مثلا زمانی که با یک فیلتر قرمز رنگ نور به رنگین کمان نگاه کنیم، فقط زمینهای قرمز رنگ خواهیم دید. علت این امر این است که فقط نور به رنگ قرمز از پولاروید عبور میکند و سایر رنگها جذب آن میشوند.
موضوع جالب توجه دیگر ، این است که اگر دو نفر کنار هم ایستاده باشند، یک رنگین کمان واحد را نخواهند دید. این قوس هفت رنگ ، کمان دایرهای میباشد، که سایه سر ناظر مرکز آن دایره است. پس بسته به جای هر فرد و فاصله او تا قطرات باران ، کمانهای متفاوتی خواهیم داشت و هر کس رنگین کمان مخصوص خودش را خواهد دید.
هری پاتر
![]() هری پاتر | |
![]() نسخه انگلیسی سری فیلم | |
کارگردان(ان) | کریس کلمبوس(۱و۲) آلفونسو کوارون(۳) مایک نیوول(۴) دیوید ییتس(۵ و۶) |
---|---|
تهیهکننده(ها) | دیوید هیمن |
نویسنده(ها) | جی کی رولینگ(کتاب ها) استیون کلاوز(۱٬۲٬۳٬۴٬۶) مایکل گلدنبرگ(۵) |
بازیگران | دنیل رادکلیف روپرت گرینت اما واتسون |
موسیقی | جان ویلیامز(۱٬۲٬۳) پاتریک دویل(۴) نیکلاس هوپر(۵٬۶) |
توزیعکننده | برادران وارنر |
تاریخ انتشار | ۲۰۰۱ |
مدت زمان | ۷۵۰ دقیقه |
کشور | ![]() ![]() |
زبان | انگلیسی |
بودجه | ۶۵۵ میلیون دلار |
خلاصه ساختار کلی داستان بدینگونهاست که هری پاتر پسر یک مادر و پدر جادوگر است که آن دو هنگام یک سالگی او توسط لرد ولدمورت خبیث کشته شدهاند. اما او به دلیلی که هیچکس نمیداند در برابر نفرین مرگبار ولدمورت زنده میماند و این نفرین فقط اثری صاعقه مانند بر پیشانیش به جا میگذارد. هری با خاله و شوهر خالهاش که هیچ کدام جادوگر نیستند و در اصطلاح مشنگ (Muggle) نامیده میشوند، بزرگ میشود و از گذشته خودش اطلاعی ندارد تا این که در سن یازده سالگی وقتی نامه پذیرش از مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز را دریافت میکند متوجه میشود که دنیای دیگری در همین دنیای عادی ما وجود دارد که او در آنجا بسیار مشهور است. چون او «پسری که زنده ماند» است. هر کدام از کتابهای هری پاتر در واقع به ماجراهای یک سال او در دنیای جادوگری و مدرسه محبوبش میپردازد. او در آن مدرسه دوستان خوبی مثل رون ویزلی و هرمیون گرنجر پیدا میکند و همچنین در طی کتابها بیشتر از گذشته خودش آشنا میشود و همواره مورد لطف و حمایت مدیر مدرسه دامبلدور قرار میگیرد. بر اساس یک پیشگویی یا هری باید ولدمورت را از بین ببرد یا ولدمورت باید هری را از پیش رو بردارد و هیچکدام با وجود دیگری قادر به زندگی نخواهند بود و سیر صعودی داستان هم بر همین اساس است و هر دو شخصیت به دنبال از بین بردن یکدیگرند.
شاید زمانی که خانم رولینگ شروع به نوشتن اولین کتابش هری پاتر و سنگ جادو نمود، تصور نمیکرد نگارش این رمان تخیلی نوجوانان، برای او شهرتی جهانی و ثروتی غیر قابل تصور به ارمغان آورد. ایده هری برای اولین بار به طور ناگهانی در سال ۱۹۹۰ در قطار پرازدحام مسیر شهر منچستر به لندن، به ذهن رولینگ راه یافت. او در وبگاه خود، این تجربه را اینگونه بیان میدارد:
« | من از سن شش سالگی تقریباً به طور مستمر چیزهایی مینوشتم ولی هرگز علاقهای آنچنانی به خلق یک ایده نداشتم. در خلال چهار ساعت تاخیر قطار، بهسادگی نشستم و به فکر فرو رفتم، همه جزئیات در ذهنم شکل گرفتند، تصویر پسرکی لاغر و نحیف، با موهای پرکلاغی که عینکی به چشم دارد و هیچ نمیداند که یک جادوگر است، برای من بیشتر و بیشتر، شکل واقعیت به خود میگرفت. | » |
کتاب هری پاتر و سنگ جادو در سال ۱۹۹۵ تکمیل شد و دست نوشته آن برای یافتن یک ناشر، توسط رولینگ به چند واسطه سپرده شد. دومین کارگزار، کریستوفر لیتل، پذیرفت تا آنرا به انتشارات بلومزبری بفرستد. بعد از آنکه هشت ناشر درخواست چاپ آنرا رد کردند، بلومزبری برای انتشار کتاب، مبلغ ۲۵۰۰ پوند را به عنوان پیش پرداخت به رولینگ اهدا نمود. ...
این بخش نوشتار، نیازمند گسترش است. |
در اوایل انتشار مجموعه هری پاتر، اکثر نظرات انتقادی در مورد آن با دیدگاهی بسیار مثبت نوشته میشد که این نوشتهها به افزایش خوانندگان آن کمک زیادی کرد. روزنامههای مطرح بریتانیا از اولین جلد مجموعه هری پاتر و سنگ جادو تحسین بسیاری به عمل آوردند: روزنامه میل آن ساندی در مورد آن اینگونه اظهار نظر کرد "تخیلی ترین آغاز از زمان رولد دال" و گاردین آنرا رمانی " با ساختار قوی که از هوشی مبدعانه مایه میگیرد" نامید و اسکاتزمن از آن به عنوان رمانی " دارای شرایط لازم برای کلاسیک شدن" یاد کرد.
اما هنگام انتشار جلد پنجم، هری پاتر و محفل ققنوس ، انتقادات جدی تر از طرف منتقدان مطرح صورت گرفت. استاد دانشگاه ییل، محقق و منتقد ادبی، هارولد بلوم با گفتن اینکه " ذهن رولینگ آنقدر اسیر کلیشهها و صنایع مردهاست که هیچ سبک نوشتاری دیگری ندارد" اتنقادات تندی را بر علیه او به پا کرد. آ.س.بایِت در مقالهای در ستون شخصی خود در نیویورک تایمز نوشت که دنیای رولینگ " دنیایی ثانوی است که از موتیفهایی مشتق از تکههای تشکیل دهنده انواع مختلف ادبیات کودک هوشمندانه وصله پینه و سرهمبندی شده... و برای کسانیکه زندگی تخیلی آنها از کارتونهای تلویزیونی، دنیاهای آینهای تملق گویانهٔ مبالغه آمیز (بیشتر هیجان انگیز تا تهدیدکننده)، سریالهای واقعنما و شایعات افراد مشهور فراتر نمیرود، نوشته شدهاست.
انتونی هولدن، منتقد ادبی، در روزنامهٔ آبزرور در مورد تجربهٔ داوری هری پاتر و زندانی آزکابان برای جایزه سال 1999 ویتبرد نوشت. نظر کلی او به این سری کتابها بسیار منفی بود: " حماسه پاتر اساساً قهرمان سازانه، بسیار محافظه کار، زیادی تقلیدی و به طور افسرده کنندهای برای یک بریتانیایی قدیمی نوستالژیک است" او همچنین از یک " سبک نوشتاری غیر تخیلی و غیر دستوری" صحبت میکند.
نیکی کریمی
نیکی کریمی (زاده ۱۹ آبان ۱۳۵۰ در تهران) بازیگر، کارگردان و یک مترجم ایرانی است. او در چند جشنواره جهانی فیلم نیز به عنوان داور حضور داشتهاست. کریمی با کسب چهار جایزه از جشنوارههای گوناگون بینالمللی تاکنون، موفقترین بازیگر ایرانی از لحاظ تعداد جوایز جهانی بودهاست
زاده سال ۱۳۵۰ در تهران است. او از دوران دبستان بازی در گروههای کوچک تئاتری را آغاز کرد. نخستین نقش سینماییاش را در سال ۱۳۶۸ در فیلم «وسوسه» به کارگردانی جمشید حیدری به دست آورد. اما نخستین حضور جدیاش را میتوان در فیلم «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی در سال ۱۳۶۹ دانست. او و ابوالفضل پورعرب را اولین ستارگان سینمای ایران پس از انقلاب میدانند.
پس از آن، کریمی در دو فیلم مهم از داریوش مهرجویی به نامهای «سارا» و «پری» بازی کرد. بازیاش در فیلم «سارا» (اقتباسی از «خانه عروسک» اثر هنریک ایبسن)((1371)) برایش جایزه بهترین بازیگر زن جشنوارههای سن سباستین و نانت را به ارمغان آورد.
در همان سال برای تحصیل در رشته طراحی لباس به آمریکا رفت و تا زمان بازی در فیلم «پری» اثر داریوش مهرجویی به ایران بازنگشت. بازیاش در این فیلم که اقتباسی از کتاب «فرنی و زویی» اثر سلینجر بود مورد توجه قرار گرفت و برای بار سوم در جشنواره فیلم فجر نامزد سیمرغ بلورین شد.
پس از بازی در چند فیلم از کارگردانانی چون ابراهیم حاتمیکیا، بهروز افخمی و داریوش فرهنگ در سال ۱۳۷۷ در فیلم «دو زن»به کارگردانی تهمینه میلانی بازی کرد. او با بازی در این فیلم، به بازیگر ثابت چند فیلم بعدی تهمینه میلانی تبدیل شد و این همکاری تا فیلم «واکنش پنجم» ادامه یافت. کریمی برای پنجمین بار برای فیلم «دو زن» نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شد و جایزه بهترین بازیگر زن را به خاطر بازی در همین فیلم از جشنواره تائورمینا ایتالیا گرفت.
پس از اینکه دستیاری عباس کیارستمیرا در فیلم «A.B.C. Africa» به عهده گرفت، در سال ۱۳۸۰ فیلم کوتاه مستندی با مضمون نازایی با عنوان «داشتن یا نداشتن» ساخت که برنده جایزه باران شد. در سال ۱۳۸۱ در دو فیلم ««دیوانهای از قفس پرید» به کارگردانی احمدرضا معتمدی و «واکنش پنجم» به کارگردانی تهمینه میلانی بازی کرد که به خاطر بازی در این دو فیلم جایزه سیمرغ بلورین جشنواره فجر را گرفت.
او برای اولین بار در فیلم «باج خور» اثر «فرزاد مؤتمن» در یک نقش خاکستری بازی کرد.
در سال ۱۳۸۳ اولین فیلم بلندش به نام «یک شب» را کارگردانی کرد.
این فیلم به خاطر شرایط ممیزی در ایران اکران نشد ولی در جشنوارههای معتبر خارجی درخشید از جمله در جشنواره فیلم کن مورد توجه قرار گرفت.
کریمی فیلم بعدی خود به نام چند روز بعد را در شرایطی ساخت که هنوز تکلیف اکران یک شب در هالهای از ابهام قرار داشت او در فیلم دوم خود بازی هم کرد و فیلمی قابل قبول و تحسین شده کارگردانی کرد ولی باز این فیلم هم به خاطر مسائل ممیزی در ایران هنوز اکران نشده است .
نیکی کریمی در تله تئاتر خرده جنایت های زن و شوهری برای اولین بار در یک کار تلویزیونی حاضر شد و فیلم دو خواهر را نیز بازی کرد احتمال ساخت سومین فیلم خودش با عنوان روایت در سال ۸۷ زیاد است.
نیکی کریمی به تدریس بازیگری در یک کارگاه فیلم در تهران نیز مشغول است.
د
RONALDO
![]() | ||
شناسنامه | ||
---|---|---|
نام کامل | کریستیانو رونالدو دوس سانتوس آویرو | |
زادروز | ۵ فوریه، ۱۹۸۵ «۲۳ ساله» | |
زادگاه | جزیره مادیرا، پرتغال | |
قد | ۱٫۸۵ متر | |
اطلاعات باشگاهی | ||
باشگاه کنونی | رئال مادرید | |
شمارهٔ پیراهن | 9 | |
پُست | بال راست ، چپ مهاجم | |
باشگاههای حرفهای | ||
۱۹۹۹-۲۰۰۳ ۲۰۰۹-۲۰۰۳ - | اسپورتینگ منچستر یونایتد رئال مادرید | ۸۴ (۳) ۱۹۶ (۸۴) |
تیم ملی | ||
۲۰۰۳- | پرتقال | ۶۹ بازی و ۲۲ گل |
رونالدو فوتبالیست برزیلی در ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۶ بدنیا آمد. او هم اکنون در تیم کورینتیانس در موضع مهاجم بازی میکند. رونالدو«پدیده»(Phenomenon) لقب داده شدهاست. پله وی رادر میان ۱۲۵ نفر از بهترین فوتبالیستهای زنده جهان در سال ۲۰۰۴ قراردادهاست. رونالدو جام جهانی ۱۹۹۴ و ۲۰۰۲ را برای کشورش به ارمغان آورد و سه بار در سالهای ۱۹۹۶ ، ۱۹۹۷ و ۲۰۰۲ جایزه بهترین بازیکن جهان را به خود اختصاص داد . رونالدو و زین الدین زیدان تنها بازیکنانی هستند که سه بار جایزه بهترین بازیکن را از طرف فیفا دریافت کردهاند . رونالدو اولین بازی ملی خود را در ۱۷ سالگی برای برزیل انجام دادهاست و در ۱۸ سالگی به مقام برترین بازیکن فوتبال جهان دست یافتهاست ، اما به دلیل مصدومیتهای فراوان، اکنون در فوتبال خشن ایتالیا، دچار مشکل شدهاست.
وی با مُدل برزیلی دانیلا چیکارلی ازدواج کرد که بعدها این ازدواج به جدایی انجامید.
جورج بست اولین کسی بود که به شماره ۷ منچستر معنا داد. دیگر پشت پیراهن هر کسی عدد ۷ دیده نمیشد. جالب اینکه او تنها کسی بود که قبل از رونالدو توپ طلایی را برده بود. بعد از بست نوبت رسید به نام های بزرگ دیگری نظیر: برایان رابسون، اریک کانتونا و دیوید بکهام. وقتی فرگوسن بکهام را عملا از الدترافورد اخراج کرد، شماره ۷ را به کریستیانو رونالدو، بازیکن نوجوان و تازه وارد تیمش داد. خیلی ها آن زمان فکر کردند فرگوسن با این کار میخواهد بکهام را در الترافورد از یادها بیرون برد.
یکی از اولین انتقاداتی که در اولین روزهای درخشش از او میشد، این بود که این بازیکن روحیه یک فوتبالیست حرفهای را ندارد. تندخویی و نداشتن کنترل روی اعصابش در زمین مسابقه، شب نشینی های فراوان بیرون از زمین که فرگوسن را نگران کرده بود این روزها از او سر نمیزند. به گفتهٔ فرگوسن «رونالدو از موفقیت لذت میبرد و شاید تا ۶۰ سالگی هم دنبالش باشد.» برای رسیدن به این موفقیت هم ابتدا باید روحیهٔ پیروزی خواهی داشت. رونالدو در یورو ۲۰۰۸ بازی های چندان خوبی از خود به جای نگذاشت؛ این بود که بسیاری از افراد شانس ستارهٔ پرتغال را برای بردن توپ طلایی از بین رفته بدانند. او در مسابقات تنها یک گل به ثمر رساند و تیم ملی پرتغال در یک چهارم نهایی خذف شد. بازی های خوب فرناندو تورس و ایکر کاسیاس در تیم ملی اسپانیا نیز، شانس این دو را برای رسیدن به توپ طلایی اروپا در سال ۲۰۰۸ بیشتر از رونالدو کرده بود.
تکنیک را میتوان با نگاه به بازی رونالدو تعریف کرد؛ نه فقط در حرکات پا به توپ و دریبل زدن، بلکه در شوت های بیرون پا و نوک پا و دیگر تکنیک هایی که یک بازیکن کامل به آنها نیاز دارد. سبکی که کریس رونالدو بازی میکند؛ یا فرگوسن از او میخواهد، یک نوآوری در دنیای مستطیل سبز به حساب میآید. او یک هافبک است ولی به واقع در تیم منچستر یونایتد هیچ وظیفه یا پست خاصی برای او تعریف نشده. او به همان اندازه که وظیفه دارد گل بزند، باید گل بسازد و همانقدر که باید دریبل کند، باید پاس بدهد. حرکات او با توپ، پر است از ریزه کاری های زیبا و با ظرافت؛ پا عوض کردن های او خین نفوذ از کناره ها، پاس های چیپ ناگهانی پشت سر مدافعان، پاسهای عمقی دقیق در شرایط ی که با بدنش وانمود میکند که قصد فرستادن توپ به سمتی دیگر دارد و بسیاری از حرکات دیگر که او را تبدیل به بازیکنی کرده که مهار او یعنی مهار یک تیم. میانگین مسافت در بازی هایی که رونالدو ۹۰ دقیقه در زمین است به ۱۱ کیلومتر میرسد. البته در بسیاری از بازی ها حتی تا ۱۳ کیلومتر هم میدود.
اگر در بازی توپ به پایش بیفتد میشود حدس زد که تیمش یک شانس گلزنی بدست خواهد آورد. اما نمیتوان پیش بینی کرد که میخواهد خودش گل بزند یا اینکه قصد دارد گل بسازد. اما در نهایت بهترین راه را انتخاب میکند. شاید در رابطه با روبرتو کارلوس و شان رایت فیلیپس و دیگر بازیکنان پر سرعت، رونالدو سرعت زیادی نداشته باشد؛ اما سرعت عمل او و قدرت تصمیم گیری اش در یک آن باعث شده که او بهترین انتخاب ها را در آن لحظه داشته باشد.او از قدرت پا به توپ خوبی برخوبردار است.در کل او با زیکن حرفهای ومحبوبی است.
به عقیدهٔ تمام کارشناسان، رونالدو اصلی ترن بخش قهرمانی منچستر یونایتد در لیگ قهرمانان ۲۰۰۸ اروپا بود. او در این مسابقات ۸ گل به ثمر رسانده و با حرکات غیر قابل مهار خودش بیشترین نقش را در پیروزی های تیمش داشته است. با اینکه در بازی فینال یک گل به ثمر رساند اما با مهار کردن ضربهٔ پنالتی رونالدو توسط پیتر چک-دروازه بان تیم چلسی- آن روز میتوانست بدترین روز او باشد. تا اینکه جان تری-مدافع و کاپیتان تیم چلسی- پنالتی آخر را گل نکرد و دنیا دوباره به روی کریس رونالدو خندید. و منچستر یونایتد بعد از ۹ سال بار دیگر لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرد. آمار گلزنی رونالدو در فصل ۲۰۰۸ - ۲۰۰۷ نه تنها برای یک هافبک تهاجمی بلکه برای یک تمام کنندهٔ کلاسیک هم رویای بود. او با ۳۱ گل زده آقای گل آن فصل از لیگ برتر انگلیس شد و کفش طلای اروپا را مقتدرانه به چنگ آورد؛ در حالیکه ۳۴ بازی بیشتر برای منچستر به میدان نرفته بود و در نهایت با ۴۲ گل در ۴۹ بازی توپ طلای مجلهٔ فرانس فوتبال را برد. تا پس از ۲-۳ فصل تلاش برای بردن یک عنوان معتبر فردی، به آرزویش برسد.این ستارهٔ پرتغالی با ۴۴۶ امتیاز و با فاصلهٔ زیاد به نفر دوم که لیونر مسی از بارسلونا-(با ۲۸۱ رای)بود، جایگاه اول را از آن خود کرد. او سال گذشته(۲۰۰۷) نیز شانس زیادی برای بدست آوردن این عنوان داشت؛ اما کاکا ستارهٔ برزیلی تیم باشگاهی میلان که با این تیم به قهرمانی اروپا رسیده بود،توپ طلای سال ۲۰۰۷ اروپا را آن خود کرد.
شناسنامه
نام کامل : ریکاردو ایزکسون داس سانتور لیته
زادگاه: برزیلیا . برزیل
قد:68/1
زادروز: 22 اوریل 1982 {27 ساله }
اطلاعات باشگاهی
باشگاه کنونی : رئال مادرید
شماره پیراهن :8
ریکاردو ایزکسون داس سانتوز لیته ملقب به کاکا متولد ۲۲ آوریل ۱۹۸۲ در شهر برزیلیا، پایتخت کشور برزیل و بهتریـن فوتبالیست جهان در سال ۲۰۰۷، بازیکن تیم ملی برزیل و رئال مادرید اسپانیاست.
دوره نوجوانی و جوانی خود را با عضویت در تیم باشگاهی سائوپائولو سپری کرد و از ابتدای سال ۲۰۰۱ عضو تیم بزرگسالان این باشگاه شد و در ۱۳۱ بازی رسمی ۴۸ گل برایشان زد. الگوی او در فوتبال به گفته خودش: هموطنش «رای» که باشگاه سابق او نیز سائوپائولو بوده است. وی در ژوئن ۲۰۰۳ تیم خانگی اش یعنی سائوپائولو را ترک و به میلان، یکی از بهترین باشگاههای حال حاضر ایتالیا و اروپا پیوست.و در تاریخ 8 ژوئن 2009 قرارداد 6 ساله ای به ارزش 56 ملیون پوند با رئال مادرید منعقد کرد. در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۵ روز جمعه ساعت ۱۹ به وقت برزیل ریکاردو کاکا در حضور حداقل ۶۰۰ مهمان با کارولین ۱۸ ساله فرزند نماینده کمپانی «دیور»،در شهر سائوپائولوی برزیل ازدواج کرد.
کاکا در مصاحبه با مجله نوولا ۲۰۰۰ ازدواج با کارولین را بهترین تصمیم خود بعد از پیوستن به میلان عنوان کرد.این تک ستاره برزیلی گفت: «برزیل،میلان و کارولین به همراه خانواده ام زیباترین چیزها در زندگی ام هستند و آنها را عاشقانه دوست دارم. ۲۳ دسامبر بی نظیرترین روز زندگی ام بود. خوشحالم که در شهر سائوپائولو با کارولین ازدواج کردم.»
وی به عنوان سفیر غذا در سازمان ملل برای کمک به کودکان محروم مشغول به کار است.